سندرم پیترپن به چه دلایلی اتفاق می‌افتد؟

مرکز مشاوره و روانشناسی 12/19/2020 4:03:46 PM نمایش : 2010 زمان مطالعه : 4 دقیقه لینک با موفقیت کپی شد.
سندرم پیترپن اختلالی است که باعث می‌شود افراد در بزرگسالی رفتارهای کودکانه نشان داده و از پذیرش مسئولیت خودداری کنند. اما اینکه چرا این سندرم اتفاق می‌افتد و در صورتی که شریک عاطفی یا حتی خود ما به آن مبتلا باشیم، باید چه کار کنیم در ادامه توضیح می‌دهیم.
سندرم پیترپن به چه دلایلی اتفاق می‌افتد؟

دلایل بروز سندرم پیترپن

در مقاله قبلی راجع به اینکه سندرم پیترپن چیست و چه تأثیراتی روی جنبه‌های مختلف زندگی می‌گذارد صحبت کردیم. بروز این سندرم دلیل خاصی ندارد اما به‌طورکلی ممکن است نتیجه عوامل زیر باشد.

تجربیات دوران کودکی

برخی از شیوه‌های تربیتی ممکن است منجر به تربیت افرادی شوند که مهارت‌های زندگی در سطح بزرگسالان را یاد نگرفته‌اند، از پذیرفتن مسئولیت و انجام تعهدات خودداری می‌کنند و بیش‌ازحد بر روی هیجان‌خواهی، آزادی عمل و لذت‌طلبی تمرکز دارند.
کسانی که به سندرم پیترپن مبتلا هستند، غالبا والدینی بیش‌ازحد محافظ یا خیلی آسان‌گیر دارند. این دو سبک والدین کاملا برعکس هستند و تجزیه تحلیل متفاوتی دارند:

والدین آسان‌گیر

والدین آسان‌گیر اغلب محدودیت‌های زیادی در رفتار فرزندان خود قائل نیستند و در شیوه فرزندپروری خود، قاعده و قانون خاصی ندارند. در چنین خانواده‌هایی زمانی که فرزندان اشتباه می‌کنند، والدین مسئولیت اشتباه آن‌ها را پذیرفته و سعی می‌کنند از فرزند خود در برابر هرگونه سرزنشی محافظت کنند. آن‌ها از مواجه شدن فرزندان‌شان با عواقب کار خود جلوگیری کرده و به همین دلیل فرزندان چنین والدینی هرگز نمی‌فهمند برخی از اعمال، عواقبی دارند.
همچنین برخی از آن‌ها تا بزرگسالی هم به نیازهای مالی فرزند خود رسیدگی کرده و باعث می‌شوند کودک در بزرگسالی توانایی کار کردن، رسیدن به استقلال مالی و مدیریت امور مالی را نداشته باشد.

والدین محافظ یا سخت‌گیر

والدین سخت‌گیر که بیش‌ازحد از فرزندان خود محافظت می‌کنند، این احساس را در آن‌ها ایجاد می‌کنند که گویی دنیای بزرگسالان ترسناک و پر از مشکلات است. ‌‌آن‌ها ممکن است فرزندان خود را به لذت بردن از دوران کودکی ترغیب کنند و نتوانند مهارت‌هایی مانند بودجه‌بندی، تمیز کردن خانه یا رفتار‌های ساده ای برای برقراری ارتباط با دیگران را به فرزند خود آموزش دهند.


چنین والدینی همیشه در حال مراقبت از فرزندان خود هستند و فرصت بزرگ شدن و یادگیری مهارت‌های بزرگسالی را به آن‌ها نمی‌دهند. بنابراین فرزندان‌شان در بزرگسالی دچار مشکل می‌شوند و در پذیرفتن مسئولیت و مدیریت امور ضعف دارند.

عوامل اقتصادی

علاوه بر تجربیات دوران کودکی و شیوه‌ی تربیت فرد، گاهی اوقات مشکلات اقتصادی می‌توانند زمینه‌ساز بروز سندرم پیترپن باشند. این اتفاق به‌ویژه در نسل‌های جوان‌تر می‌افتد و دلیلش هم این است که بزرگسالی در حال حاضر ممکن است کمی دشوارتر از گذشته باشد.
همچنین در سال ۲۰۱۳ گزارشی توسط دانشگاه جورج‌تاون تهیه شده است که نشان می‌دهد تغییرات تکنولوژیکی و ساختاری در اقتصاد،‌ انتقال ناخوشایند‌تری را بین نوجوانی و اوایل بزرگسالی ایجاد کرده‌است. دستمزد پایین‌تر، فرصت‌های شغلی کمتر و پیشرفت کاری کمتر باعث می‌شود انگیزه برای تحصیل و حتی ادامه‌ی کار کاهش پیدا کند. به‌علاوه نرخ شهریه دانشگاه‌ها و هزینه‌های زندگی، استرس و اضطراب مالی بیشتری ایجاد کرده‌اند و برخی از افراد سعی می‌کنند با اجتناب از مسئولیت‌های مالی، آن را مدیریت کنند.

آیا سندرم پیترپن واقعا انقدر بد است؟

حفظ بازیگوشی و احساسات کودکانه می‌تواند به کاهش استرس و بهبود سلامت عاطفی کمک کند. بنابراین داشتن شخصیتی کودک مانند و کنجکاو قطعا می‌تواند نکات مثبتی به همراه داشته باشد. به عنوان مثال ممکن است فردی با سندرم پیترپن زندگی کند و از نظر دیگران شخصیتی دوست‌داشتنی و شیرین داشته باشد و موجب سرگرمی دوستان خود شود.
با این حال سندرم پیترپن فراتر از بازیگوشی روزمره است و شامل محدود کردن مسئولیت‌ها می‌شود. به همین دلیل وقتی این سندرم در جنبه‌های دیگر زندگی نفوذ کند، مشکلاتی را ایجاد می‌کند.

وقتی شریک زندگی شما پیترپن است

اگرچه تشویق و حمایت از تغییرات مثبت در شریک زندگی امکان‌پذیر است اما زمانی که شخصی خودش مایل به انجام کاری نباشد، نمی‌تواند تغییر کند و حتی تلاش‌های شریک زندگی او هم تأثیری ندارند.
بنابراین وقتی شریک عاطفی شما یک پیترپن است، تغییر سطح جاه‌طلبی یا تعهد در او بسیار سخت است و شما را ناامید می‌کند. در چنین حالتی شخص مبتلا به سندرم پیترپن سعی می‌کند، سطح انتظارات شما را کمتر کند و برای ادامه‌ی رابطه هشدار می‌دهد. در عوض او از شما می‌خواهد بلندپروازی‌ها، رویاها و اهداف زندگی خود را بیان کنید.
پس اگر خواسته‌های خود از رابطه و زندگی مشترک را با شریک عاطفی خود در میان گذاشته‌اید و هیچ نشانه‌ای از اهداف مشابه در او ندیده‌اید، زمانش رسیده‌است که تصمیم بگیرید آیا رابطه را به همان صورت که هست قبول می‌کنید یا ترجیح می‌دهید شریکی انتخاب کنید که اهداف و رفتار همسویی با شما داشته باشد.


در نهایت باید گفت همه روابط شامل سازش و مذاکره است و گاهی‌اوقات بهتر است برای تشخیص بهتر ادامه‌ی مسیر از یک روانشناس یا مشاور کمک گرفت.

وقتی خودتان پیترپن هستید

بزرگسالی مسائل پیچیده‌ای را به همراه دارد و شما را با چالش‌هایی مانند رابطه، فرزندپروری، پرداخت وام، پیدا کردن شغل و ... درگیر می‌کند. به همین جهت کاملا طبیعی است که آرزو کنید به سال‌های نوجوانی خود برگردید و تنها مسئولیت اصلی شما، امتحان ریاضی و بازی کردن با خواهر کوچک‌ترتان باشد.
اما اگر احساس می‌کنید که به طور جدی می‌خواهید از مسئولیت‌های ضروری بزرگسالی مانند یافتن کار، مدیریت امور مالی و ... دوری کنید، باید در ابتدا دلیل آن را بفهمید و برای درمان و بهبود وضعیت خود اقدام کنید.
همچنین درمانگران می‌توانند با بررسی الگوی زندگی شما به شما کمک کرده و برای برطرف کردن سایر نگرانی‌ها شما را حمایت کنند.

سخن آخر

سندرم پیترپن بیشتر از اینکه یک اختلال روانشناختی رسمی باشد، مجموعه‌ای از رفتارها است و با وجود اینکه بیشتر برای مردان اتفاق می‌افتد، ممکن است هرکسی را درگیر کند. در نهایت اگر احساس می‌کنید همسر شما چنین رفتارهایی از خودش نشان می‌دهد تنها کاری که می‌توانید انجام دهید، این است که نیازها و اهداف خود را برای او مشخص کرده و از یک روانشناس کمک بگیرید.

240 نفر این مطلب را پسندیده اند. مطلب را می پسندم